آیدا آیدا ، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

دخترک جان

چهار ماه و دوازده روزگی آیدا

سلام دخترم عزیزم نفسم.  شما الان دیگه دختر ناز نازی و بزرگی هستی واکسن چهار ماهگیت خیلی اذیت شدی ولی خدا رو شکر گذشت .. الان روی تخت کنار بابا خوابیدی  دلم می خواد بیام بیدارت کنم و ببوسمت . لباس های سایز 1 تازه داره برات کوچیک می شه. دلم می خواد همه دنیا رو به پات بریزم. عشق عزیز من .. این روزا اونقدر جیگر شدی که خدا می دونه .   تو عزیز منی آیدا.. تو عزیز بابایی..  دختر خوش قدم من که با اومدنت خیر و برکت رو به دنیای من آوردی .. هرگز فکر نمی کردم که اینقدر با تو احساس خوشبختی کنم عزیزم. این روزا می تونی غلت بزنی و این یعنی نمیشه شما رو تنها گذاشت ..ممکنه از رو تخت یا مبل یا هر جایی ...
22 تير 1394

36 هفته و 3 روز

سلام دختر جانم خوبی مامان ؟ خوبی عزیز  دلم ؟ دیدی این چند وقت مامان چقدر اذیت شد ؟ برای سرماخوردگی 2 روز بیمارستان بستری شدم 19-21 بهمن روزای سخت من و تو بود . همه پرستارا و بهیارا تو بیمارستان می گفتن همراه نداری ؟ اخه من تنها بودم و هیچکی کنارم نبود . بابایی رو هم توی بخش زنان راه نمی دادن حتی توی بیمارستان نمی تونست بیاد .  من دلم می خواست به همه بگم من تنها نیستم همراهم تو دلمه یعنی تو دختر گلم همراهمی دیگه . چه کسی بهتر و بالاتر از  دخترم ؟ چقدر روزای سختی بود . چقدر اذیت شدم .  خدا رو شکر که گذشت ..  امروز رفتم مطب خانم دکتر فشار خونم 13-9  بود . دکتر کلی منو ترسوند می خواست همین امشب شما رو...
3 اسفند 1393

خرید سیسمونی

سلام دخترک جان. امیدوارم تو دل مامانی حالت خوب باشه و خسته نبوده باشی.. مامانی و بابایی امروز رفتیم برای شما خانوم خانوما وسیله های شخصیتو گرفتیم . اکثرا تم صورتی دارند . ایشالله بپسندی عزیز دلم . سر فرصت میام و عکساشو برات میزارم . قربون روی ماهت برم . مراقب خودت باش این بیرون هوا خیلی سرد شده دمای هوا 7 درجه است فکر کن .. تو توی دل مامانی خودتو گرم کن عزیزم ...
19 دی 1393

کمی اطلاعات پراکنده از دختر جانمان

اولین بار که با بی بی چک متوجه حضور شما شدم :                                           روز تولد امام حسن ع در 15ماه مبارک رمضان بود : 22 تیر ماه 1393.. اولین آزمایش خون که بتای بارداری را نشان داد روز 18 رمضان برابر با 25 تیر 1393 بود خبر حضورت را در روز سه شنبه  7 مرداد به خانواده پدری ات اعلام کردیم . روز عید فطر  سی شهریور 93 روز دحوالارض  من صدای قلب تو  رو شنیدم اولین حرکت هایت را در 15 هفتگی تجربه ک...
18 دی 1393

اولین روز هفته سی و یک

دخترجانمان سلام. امروز شما اولین روز از ماه هشت رو از سن جنینی ات پشت سر می گذاری .. حسابی رشد کرده ای و بزرک شده ای و من از این بابت خدا را شاکرم . می خواهم در این وبلاگ مثبتهای زندگی ات را ثبت کنم . نه اینکه زندگی ات منفی داشته باشد نه .. بلکه می خواهم زندگی ات را مثبت بسازم می خواهم یک مادر نمونه و شما هم یک فرزند بی نظیر باشی.. می خواهم از زنان بزرگ برایت بگویم تا تو نیز وقتی بزرگ شدی نام آور باشی می خواهم تو بی نظیر باشی .. طوری که من و پدرت به تو افتخار کنیم . در جامعه ای که مرد بودن امتیاز است می خواهم تو زن باشی و همه امتیاز های مثبت و متعالی زندگی را کسب کنی از هر مردی مردتر باشی .. می خواهم دنیایت بی نظیر و روی...
18 دی 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترک جان می باشد