آیدا آیدا ، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

دخترک جان

کپی شده

هفته اول ماه هفتم شروع غذاي كمكي با فرني آرد برنج است كه روز اول از يك قاشق مرباخوري يك بار در روز (ظهر) شروع شده و كم كم به مقدار و دفعات آن اضافه مي‌شود به طوري كه روز دوم به دو قاشق مرباخوري (يك قاشق ظهر و يك قاشق عصر), روز سوم به سه قاشق مرباخوري (ظهر و عصر و شب هر بار يك قاشق), روز چهارم به 4 قاشق مرباخوري (صبح, ظهر, عصر و شب هر بار يك قاشق) روز پنجم به 8 قاشق مرباخوري(صبح, ظهر, عصر و شب هر بار 2 قاشق) و روز ششم و هفتم به 12 قاشق مرباخوري(صبح, ظهر, عصر و شب هر بار 3 قاشق) مي‌رسد . هفته دوم ماه هفتم در اين هفته مي‌توان حريره بادام را به رژيم غذايي كودك اضافه نمود. شروع آن نيز مانند فرني از يك قاشق مرباخوري يك...
22 تير 1394

چهار ماه و دوازده روزگی آیدا

سلام دخترم عزیزم نفسم.  شما الان دیگه دختر ناز نازی و بزرگی هستی واکسن چهار ماهگیت خیلی اذیت شدی ولی خدا رو شکر گذشت .. الان روی تخت کنار بابا خوابیدی  دلم می خواد بیام بیدارت کنم و ببوسمت . لباس های سایز 1 تازه داره برات کوچیک می شه. دلم می خواد همه دنیا رو به پات بریزم. عشق عزیز من .. این روزا اونقدر جیگر شدی که خدا می دونه .   تو عزیز منی آیدا.. تو عزیز بابایی..  دختر خوش قدم من که با اومدنت خیر و برکت رو به دنیای من آوردی .. هرگز فکر نمی کردم که اینقدر با تو احساس خوشبختی کنم عزیزم. این روزا می تونی غلت بزنی و این یعنی نمیشه شما رو تنها گذاشت ..ممکنه از رو تخت یا مبل یا هر جایی ...
22 تير 1394

بدون عنوان

دیروز در صدمن روز زندگی ات گوش هاتو سوراخ کردیم امروز هم اولین غذا رو به صورت کمتر از نیم سی سی آب برنج یا همون حریر برنج دادم
20 خرداد 1394

بدون عنوان

درست بعد از پایان سه ماهگی  لثه های شروع به خارش کرده و کلید و لثه گیرت رو باز کردم و آوردم دم دست. بد خواب شدی و یبوست داری. البته با تلاش فراوان امشب شکمت کار کرد شیر خشک ببلاگ برات گرفتم امروز دو تا لباس های سایز صفر برات کوچک شد. هورا..
14 خرداد 1394

بدون عنوان

سلام دختر گلم فردا 53 ماه گرد ازدواج من و باباست خدا رو شکر که تو رو داریم هر روز تغیر می کنی هر روز بزرگتر میشی بحمدلله من آرمانم آینه که وزن بگیری تو این روزا می خوام وزنت 5 کیلو  بشه  دو روز دیگر باید برای واکسن دو ماهگی بریم. از الان استرس دارم ماشالا برگ شدی پریروز خودتو از توی کریم انداخته بودی بیرون هر چند خیلی ترسیدم ولی باعث شد حواسم رو جمع کنم .. امروز پاهات. و از توی گهواره آویزان کرده بودی وروجک بابا و مامان برات می میریم هر روز بیشتر شبیه بابا می شی عشقم و بابا خیلی دوست داره
8 ارديبهشت 1394

بدون عنوان

سلام دختر عزیزم شما در تاریخ ده اسفند یک روز قبل از تولد مامانی در ساعت 11 و 40 دقیقه در زایشگاه شبیه خوانی به دنیا اومده وزنت 2800 و در هفته سی هفت و سه روز به دنیا اومدی  
2 ارديبهشت 1394

بدون عنوان

سلام دخترم دیروز تا ه هفته 37 رو تموم کردی عزیزم خیلی نگرانم  می ترسم زود به دنیا بیای قبل از اینکه وزن بگیری و تپل شی دوست دارم . خیلی اشتیاق دارم برای اومدنت می دونم که می دونی قلبم به تو وابسته است. بابا خیلی ذوق اومدنت رو داره من خیلی استرس دارم تخت و کمدت هنوز آماده نیست. دیروز رفتیم نداری هنوز آماده نکرده خیلی ناراحت شدم.  
8 اسفند 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترک جان می باشد